تمنای دل | معین محمدی
تمنای دل
گذری داشته باش از دل و اندیشه ی ما
تا بتابد گُهرِ مهر تو بر بیشه ی ما

هوس است تا که بیفتم، به دام نظرت
نظری کن که شده عاشقی ات پیشه ی ما

می شود کاسه ی صبرم ز فراقت لبریز
حک نمی کرد، اگر عشق تو را تیشه ی ما

ما دو سَرویم که در خاک قضا وصل شدیم
نظری کن که گره خورده به هم ریشه ی ما

نرود عشق، از آن رو که تمنا کنمش
نشکاند دل سنگت دل چون شیشه ی ما
✍️ معین محمدی